امروز تو بیمارستان بودم که وضعیت آماده باش اعلام کردن واسه بیمارستان... بی خبر از همه جا فقط جنگ اومد تو سرم... زانو هام انقدر لرزید که چند دیقه نشستم... تو دو دیقه قد دوسال فکر تو سرم چرخید... از مامان نازلی٬ مادربزرگم گرفته تا دخترعموی پنج ساله م که چه بلایی سرشون میاد... فکرش هم با خاک یکسانم کرد...
شیفتم تموم شد سریع اومدم سراغ گوشی و شرح ماجرا رو خوندم... دو ساعت تیراندازی بمب نارنجک اسلحه...یاد سیزده سالگیم سر درس اجتماعی افتادم که رفتیم مجلس و نذاشتن تک کلید در کوچه که تو جیب روپوشم بود رو ببرم تو... مثلا قرار بوده یه دختر سیزده ساله با کلید سر ببره اون تو... ولی امروز فقط تانک نداشتن... ترقه بازی؟!!! نفوذ یه تروریست! فقط یه تروریست به دورافتاده ترین روستا که باعث شه خون از دماغ یه نفر بیاد ینی اختلال امنیت... ترقه بازی؟!!! آقایون شجاع و مجلس تخلیه نشد... نماز جماعت با ارامش قامت بسته شد... برادران داعشی همه چی بلد بودن جز راه ورود به صحن اصلی مجلس... شبکه خبر آب و هوا رو اعلام میکرد... همه این اتفاقا تو این اوضاع هرکی هرکی روابط ایران و عربستان... همه به کنار... چجوری میشه خوشحال بود از شهادت و جراحت قربانیان بی گناه به بهانه ی طرفدار یه کاندیدا بودن تو انتخابات؟!! با این بهونه که ضایع شدین؟؟! چی تو سینه هامون کار گذاشتی بالا نشین دو عالم؟!!
+ تحلیل نمیکنم چون مال ش نیستم... اما این رو بخونید بد نیست...
دکتر جوزف گوبلز وزیر تبلیغات حکومت نازی گفته: «وقتی یک حکومت دچار ضعف مدیریتی و فساد و ناکارآمدی و فلاکت اقتصادی شود و وقتی نتواند نیازهای ابتدایی مردمش - از قبیل نان و کار و رفاه و امنیت و اعتبار و آسایششان - را تامین کند، با موجی از نارضایتی و خشم و اعتراض عمومی مواجه میشود و کشور به سوی انقلاب و سقوط حکومت پیش میرود.
در چنین حالتی حکومت باید اذهان عمومی را به سوی یک موضوع فرعی، اما بزرگ منحرف کند... باید وارد یک جنگ شود. حکومت باید برای ملت دشمن بتراشد. دشمنان خارجی، دشمنان داخلی. اگر دشمن واقعی پیدا نشد، حتی دشمن خیالی... باید دائما از توطئهها گفت، از نقشههایی که دشمنان برای ما میکشند... باید از هر فرصتی و هر حادثهای برای راه انداختن یک جنگ تبلیغاتی استفاده کرد. باید دائما درگیر بود؛ درگیر جنگ، درگیر تبلیغات علیه همسایگان، علیه کشورهای قدرتمند، علیه سازمانهای جهانی... باید بحران ساخت. رمز موفقیت و ماندگاری حکومتهای ضعیف در وضعیت جنگی و بحرانهاست.
در جنگها و بحرانها است که مردم بدبختیهای مالی و شغلی و شخصی و معیشتیشان را فراموش میکنند و با حکومت همدل میشوند و این بهترین فرصت برای سرکوب منتقدان داخلی است. کشور که آرام شود، مردم طلبکار حکومت میشوند. باید کشور را دائما در حالت جنگی نگه داشت. باید کاری کرد که مردم وقتی به هم می رسند، دائما از جنگ و از دشمن بگویند.»
++ مراقب خودتون باشید ترقه پاتون رو نسوزونه...!!
من به کجا سفر برم؟!...
ما را در سایت من به کجا سفر برم؟! دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : anaarkhatoonc بازدید : 283 تاريخ : جمعه 19 خرداد 1396 ساعت: 5:56