از محبت یه سری جان می دهند...

ساخت وبلاگ



وقتی شیطنت میکردم و سینی چای برگشت رو سرم و مادر جیغ زد و از گردن منو میکشید سمت آب سرد که پوست سرم نپزه داشتم از فشار دستش خفه می شدم...
وقتی مامان نازلی یه عالم عسل و خرما داد خوردم که جون بگیرم فرداش از کهیر و ورم گلو افتادم تو جا...
وقتی عمه منو میبرد حمام و با آب در حد جوش می شست که سرما نخورم قلب منی که تو زمستونم با آب سرد دوش میگیرم وامیستاد و تقریبا بیهوش میومدم بیرون و میگفتن آخی سبک شده خوابیده...
خلاصه اینکه با محبت مدل خودتون طرفو خفه نکنید...با تشکر:/


من به کجا سفر برم؟!...
ما را در سایت من به کجا سفر برم؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : anaarkhatoonc بازدید : 270 تاريخ : سه شنبه 10 اسفند 1395 ساعت: 3:43